ای خوب‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر از خوب
لطفا با یاد و نام خدا مدادهای مشکی نرم خود را بردارید و مربع مربوط به گزینه صحیح را به طور کامل رنگ کنید. از زدن تیک یا هر علامت دیگری بپرهیزید.
سؤال: توصیفات زیر درباره کدام‌یک از شخصیت‌های زیر بیان شده است.
کسی که به نقدهای منصفانه معروف است.
به هیچ جناح سیاسی وابستگی ندارد و بی‌طرف است.
تحلیل‌های دقیق او باعث شده است نوشته‌هایش مهم تلقی شوند.
۱.محمد مصدق ۲.سعید مدنی ۳.مهاتما گاندی ۴.هیچ‌کدام
پاسخ صحیح گزینه ۴ است. درواقع صداوسیما در برنامه‌ای که از حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، دعوت کرده بود، او را این‌طور توصیف کرد. در حین این اتفاق هیچ‌کدام از دست‌اندرکاران برنامه پقی نزدند زیر خنده و خیلی جدی برنامه را ادامه دادند.
مردی نبود فتاده را پای زدن
مهندس میرسلیم به نظر من یک‌تنه دارد بار بعضی مشاغل را در ایران به دوش می‌کشد. یعنی بعضی مشاغل هستند که چشم امیدشان فقط به مهندس میرسلیم است و اگر خدای نکرده مهندس ما را در این دنیای بی‌رحم تنها بگذارد، آن‌ها هم باید بروند دنبال یک شغل دیگری. مثلا یک خیاطی هم هست که از این مدل کت‌ها می‌دوزد و فقط یک مشتری دارد که آن هم مهندس است. می‌خواهم بگویم حمایت مهندس میرسلیم از صنعت خودروسازی را هم در همین مایه‌ها ببینید. مهندس نیت خیر دارد. می‌خواهد این شاغلین صنعت خودرو دستشان پیش خلق خدا دراز نشود.
فقط این وسط کاش مهندس دل خارجی‌ها را نمی‌سوزاند. یعنی کاش یک ذره هم فکر کارکنان بنز و فورد و لامبورگینی بود و این‌طور آتش به جانشان نمی‌انداخت. مهندس میرسلیم هفته پیش اعلام کرد که خارجی‌ها به خاطر دنا و تارا و این‌ها دارند به خودروسازی ما حسودی می‌کنند. به نظرم این کار مهندس دیگر نامردی بود.
فواره هوش بشری
به نظر من یکی از فشل‌ترین جاهای این مملکت که باید هر چه سریع‌تر یک فکری به حالش کرد، بنیاد ملی نخبگان است. یعنی اصلا مارادونا را ول کنید، تمام توجهتان را بگذارید روی بنیاد ملی نخبگان. به نظر من بنیاد باید از فردا صبح شروع کند طی یک طرح انقلابی به یکی یکی شماره موبایل‌های کشور زنگ بزند و اعلام کند که در این مملکت همه نخبه هستند، مگر این‌که بتوانند خلافش را ثابت کنند.
هفته قبل خبرگزاری تسنیم خبری درباره یک نخبه ایرانی منتشر کرد که موفق شده است با موتور پراید هلیکوپتر بسازد. خبرگزاری تسنیم درباره ویژگی‌های خاص این هلیکوپتر گفته بود که «قبلا روشن شده است» و «سابقه بلند شدن از زمین تا ارتفاع یک یا دو متر را هم دارد». متوجه هستید؟ هلیکوپتر مورد نظر نه‌تنها استارت می‌خورد و روشن می‌شود، بلکه در این مدت مثلا ۱۰۰ باری که آن را روشن کرده‌اند، چند دفعه یکی دو متر هم از زمین بلند شده است.
من خودم شخصا وقتی بچه بودم، یک موشک کاغذی درست کرده بودم که خیلی بیشتر از این سابقه بلند شدن از زمین داشت و تازه فقط یکی دو دفعه از زمین بلند نشد و بیشتر وقت‌ها بلند می‌شد. فقط آن موقع خبرگزاری تسنیم نبود که کشفم کند. از ما که گذشت، ولی نگذارید نسل جوان سوخت بروند. از ما گفتن.
ای نیمه‌شب ما را سحر
بیش از ۵۰ عدد ری‌رادیوچل، یک عالمه صفحه در مجله، تعداد زیادی ویرگول، نقطه و نقطه‌ویرگول، تصحیح بیش از ۵۰ مورد خطای ه-کسره در پیام‌های دوستانم، تغییر عکس پروفایلم در تلگرام و واتس‌اپ و پاک کردن اسپم‌های ای‌میل یاهو، تنها بخشی از خدمات من در ۲۰۰ روز گذشته بوده است.
بالاخره آدم باید هر کار خوبی که می‌بیند، یاد بگیرد دیگر. آقای زاکانی در مدت این ۲۰۰ روز مهم‌ترین کاری که کردند، این بود که ۳۰ روز کل بیلبوردهای شهر را برای خودشان برداشتند تا به مردم بگویند که این مدت چه کارها کرده‌اند. یعنی الان هر شهروند تهرانی خبر دارد که شهرداری لجن‌های چند تا جوی را تمیز کرده، یا پیچ چند تا خیابان را صاف کرده و این‌ها. می‌خواهم بگویم سعدی خدابیامرز خیلی هم حالی‌اش نبود که می‌گفت مشک آن است که خود ببوید.
عطار مورد نظر چند صد بیلبورد را برای چند ماه گرفته است که با یک حساب سرانگشتی می‌شود چند ده میلیارد تومان پول تا بگوید مشکش چه چیز خوبی است. فقط کاش حالا که این چند ده میلیارد از جیب تهرانی‌ها صرف تبلیغات خیابانی شهردار تهران شده است، چند میلیون تومان هم به یک طراح می‌دادند که این‌طوری نکند. آدم اگر یک ذره مثل من مریض باشد، احساس می‌کند شهردار ایستگاه‌های مترو را از توی لپ‌لپ درآورده است.
هم تپه نابدیده بینی
به خدا اگر همه در این مملکت سر جای خودشان بودند، مشکلات یکی یکی حل می‌شد. درواقع اگر در این مملکت به جای همه مسئولین یکی یک دانه علی‌اکبر رائفی‌پور بود، دیگر به‌کل هیچ مشکلی وجود نداشت. بس که این بشر در همه چیز تخصص دارد. درواقع در این لحظه که داریم با هم حرف می‌زنیم، موسسه مصاف آقای رائفی‌پور دیگر فقط کمیته المپیک ندارد، وگرنه یک دولت کامل است با همه وزارت‌خانه‌ها و بخش‌ها. اخیرا هم بخش انرژی‌اش را راه‌اندازی کرده است و حتی یک نماینده مجلس هم به دیدار استاد رائفی‌پور رفته است تا با کمک هم این یگانه تپه باقی‌مانده را فتح کنند و خلاص.
خود استاد البته در کمال فروتنی در یک توییت تخصص اصلی‌شان را توضیح دادند و به دهان کسانی که می‌گفتند استاد در هیچ زمینه‌ای تخصص ندارد، مشت محکمی کوبیدند. ایشان توییت کرده‌اند: «تا جایی که ما می‌دانیم، اول چاه را می‌کنند، بعد منار را می‌دزدند.»
از خون دل نوشتم نزدیک اوج (اوجی) نامه
من فکر می‌کنم نماینده‌های مجلس قبل از این‌که طرح صیانت را عملی کنند، اول باید مطمئن شوند که خود مسئولان کشور بلدند با سیستم‌های اتوماسیون کار کنند و راهی غیر از توییتر برای انتقال حرف‌هایشان بلدند. این‌طور که دارد پیش می‌رود، فعلا توییتر مهم‌ترین ابزار ارتباط مسئولان کشور با همدیگر است.
ظاهرا منشی وزیر نفت که دانشجوی دانشگاه صداوسیماست، می‌خواسته است یک‌طوری زیرآبی برود و تاریخ مدرکش را جعل کند. تا این‌جایش طبیعی است. آقای اسفندیاری، رئیس دانشگاه، با این کار مخالفت کرده است. این غیرطبیعی است، ولی عیبی ندارد. به‌هرحال همیشه ممکن است استثناهایی پیش بیاید. چیزی که این وسط کلا عجیب بود، این بود که آقای اسفندیاری به جای این‌که از طریق قوه قضاییه، نهادهای نظارتی، مجلس، یا جاهای دیگر برای تنبیه منشی مورد نظر اقدام کند، توی توییتر برای وزیر نفت توییت کرده که منشی‌ات پالانش کج است.
چالش هفته
ما می‌دانستیم مسئولان مملکت خیلی سرشان شلوغ است و شبانه‌روز دارند برای ما زحمت می‌کشند، ولی نمی‌دانستیم این‌قدر سرشان شلوغ شده که دیگر حتی خود زحمت را هم نمی‌توانند بکشند. حجت عبدالملکی، وزیر محترم کار، اعلام کرده است که هنوز فرصت نکرده‌اند به افزایش حقوق بازنشستگان رسیدگی کنند و تنها دلیل این‌که بعد از سه ماه از سال هنوز حقوق بازنشستگان زیاد نشده، این است که سر دولت شلوغ بوده است.
از شما می‌خواهیم یک برنامه کاری، شبیه برنامه درسی مدارس برای حجت و دوستان بنویسید تا بتوانند در کنار کارهای اساسی و مهمی مثل ساختن لامبورگینی ملی، به حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی هم رسیدگی کنند. به بهترین برنامه کاری یک تندیس برنزی از حجت عبدالملکی اهدا می‌گردد.
نبوغ هفته
عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان محیط زیست، در یک مصاحبه گفته است پتروشیمی میانکاله که قرار است سالی یک میلیارد دلار درآمد داشته باشد، خیلی مهم‌تر است تا یک ذره علوفه میانکاله که فوق فوقش با شیر و گوشتش ۶۰ هزار دلار می‌ارزد. این نبوغ آقای کلانتری در ریاضیات و کاربرد علامت کوچک‌تر و بزرگ‌تر ما را ترغیب کرد تا نشان نبوغ هفته را به ایشان اعطا کنیم. پیشنهاد ما این است که آقای کلانتری و باقی حامیان پتروشیمی میانکاله را با مقدار کافی دلار در یک اتاق حبس کنند تا با استفاده از علم ریاضی و علامت کوچک‌تر و بزرگ‌تر به جای گوشت و شیر با دلارها تغذیه کنند.
نویسنده: ابراهیم قربان‌پور
هفته‌نامه چلچراغ، شماره ۸۶۳
