تاریخ انتشار:۱۴۰۲/۰۳/۲۰ - ۲۲:۱۱ | کد خبر : 10995

۳ داستان درباره شخصیت‌هایی که مردند و زنده شدند

تابه‌حال احساس کرده‌اید زندگی‌ای که برای خودتان ساخته‌اید، آن‌قدر افتضاح شده است که به یک زندگی مطلقا جدید نیاز دارید؟

تابه‌حال احساس کرده‌اید که زندگی‌ای که برای خودتان ساخته‌اید، آن‌قدر افتضاح شده است که دیگر نمی‌شود راست و ریسش کرد و به یک زندگی مطلقا جدید نیاز دارید؟ اگر معتقد نباشید یک زندگی جدید در دنیای دیگر منتظرتان است، خودکشی در این مورد کمکی نمی‌کند. یک راه این است که بمیرید و در جای دیگری از دنیا زنده شوید!

۱- مرحوم ماتیا پاسکال / اثر لوییجی پیراندللو

مرحوم ماتیا پاسکال
کتاب «مرحوم ماتیا پاسکال» اثر لوییجی پیراندللو

آقای ماتیا پاسکال از زندگی بی‌هیجان و روزمره‌اش دل خوشی ندارد. برای همین وقتی طی سفری خبر مرگش را در روزنامه می‌خواند، ترجیح می‌دهد به‌ جای جار و جنجال، از فرصت استفاده کند و زندگی تازه‌ای شروع کند. ولی اگر زندگی جدید هم چیز بهتری از آب درنیاید، چه؟

۲- اشتیلر / اثر ماکس فریش

اشتیلر
کتاب «اشتیلر» از ماکس فریش

لودویگ اشتیلر مجسمه‌سازی است که متهم است برای روسیه جاسوسی کرده است. ولی مردی که معتقدند همان اشتیلری است که شش سال است، گم شده، خودش را جیمز وایت آمریکایی معرفی می‌کند که زندگی دیگری در مکزیک دارد. وایت همان اشتیلر است که خودش را از زندگی با همسرش خلاص کرده است؟

۳- آداب بی‌قراری / اثر یعقوب یادعلی

کتاب آداب بی‌قراری
کتاب «آداب بی‌قراری» از یعقوب یادعلی

مهندس کامران خسروی، که ظاهرا دل خوشی از زندگی با همسرش فریبا ندارد، نقشه قتل خودش را می‌کشد، یعنی نقشه کشتن کس دیگری در تصادف که او را جای جسد خودش جا بزند و بتواند زندگی جدیدی با روابط جدید شروع کند. اما نویسنده فقید داستان، به این راحتی‌ها نمی‌گذارد تصمیم بگیرید که واقعا چه خوانده‌اید.

ابراهیم قربان‌پور

هفته‌نامه چلچراغ، شماره ۸۹۸

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: ابراهیم قربان‌پور

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟