تاریخ انتشار:۱۴۰۲/۰۱/۰۸ - ۲۱:۲۵ | کد خبر : 10668

یادداشت – کفش تنگ

تابه‌حال دیده نشده راننده قطاری که دارد جلو می‌رود، دو سه دقیقه یک بار از توی بلندگو داد بزند: «در حال رفتن هستیم.»

یک ضرب‌المثل کمی بدبینانه آلمانی هست که می‌گوید: «کسی که کفش‌های اندازه‌ای دارد، درباره‌شان چیزی نمی‌گوید.» مقصود ضرب‌المثل این است که بعید است کسی که در زمینه‌ای مشکل خاصی ندارد، دائم درباره آن حرف بزند و لاف بزند.

مردم سرزمین‌های شمالی خودمان که عموما به برنج اعلا دسترسی دارند، به‌ندرت حرفی از این می‌زنند که برنج این نوبتشان فلان قدر ری می‌کند و بویش تا بهمان متر می‌رود. لاف زدن از ویژگی‌های خدادادی برنج بیشتر عادت مردمان فلات مرکزی است که سال‌ها با آرزوی پلوی شب عید به رختخواب رفته‌اند. از آن‌جایی که همه قیاس‌های دنیا مع‌الفارق محسوب می‌شوند، این قیاس هم خیلی بی‌راه نیست که از بابت همین ماجراست که مسئولین کشورهایی که از همه بیشتر خون جماعت را توی شیشه می‌کنند، بیشتر از همه از عدالت حرف می‌زنند و آن‌هایی که عادت کرده‌اند اول قفل را ببندند، بعد تازه قصه را بپرسند، بیشتر از همه از آزادی.

بر همین سیاق بعید است سران هیچ‌یک از کشورهایی که همین الان دارند روی خاک و خل‌های قرمزرنگ مریخ دو دو تا چهارتا می‌کنند و چرتکه می‌اندازند که فتح کدام سیاره سرگشته به دور خورشید به‌صرفه‌تر است، در یک سال اخیر، به اندازه همین دو هفته گذشته مسئولان در کشور ما از پیشرفت حرف زده باشند. تمامی بیلبوردهای سطح شهر پر است از اتفاقات بزرگی که برای تهران افتاده است. هر مسئولی که میکروفون می‌بیند، بی‌درنگ کارنامه پرافتخاری از پیشرفت و ترقی را باز می‌کند و از راه نمودار و عدد و رقم به همه حالی می‌کند که تا مقصد راه زیادی نمانده است.

تابه‌حال دیده نشده راننده قطاری که دارد جلو می‌رود، دو سه دقیقه یک بار از توی بلندگو داد بزند: «در حال رفتن هستیم.» فقط قطاری که به‌اجبار متوقف شده است و می‌ترسد کسی راه نرفتنش را به رویش بیاورد، دائم یادآوری می‌کند که قطعا به مقصد خواهد رسید. نکته اساسی ولی این است که مسافران به‌ندرت به اباطیل پخش‌شده از بلندگو توجه می‌کنند. مسافران بیشتر از پنجره بیرون را نگاه می‌کنند و از روی مناظر بیرون قطار حساب می‌کنند که مقصد دست‌یافتنی است یا نه.

نویسنده: ابراهیم حسن‌زاده

هفته‌نامه چلچراغ، شماره ۸۹۲

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟