داستان‌ها تا همین صد سال پیش، تقریبا فقط درباره یک چیز بودند؛ جدالی دائمی میان خیر و شر. چیزی که عوض می‌شد، میدان این جدال بود، شیوه‌اش یا پیروزش! به‌هرحال، شماری از داستان‌ها هم بودند که به جدال درونی نیروی خیر و شر در وجود یک فرد می‌پرداختند. سیاهه این شماره درباره این داستان‌هاست. داستان‌هایی درباره خیر و شر یک شخصیت که از هم جدا شده‌اند!
مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید
اثر رابرت لویی استیونسون
داستان استیونسون، در حقیقت داستانی معمایی است درباره موجودی شرور به نام آقای هاید که کسی نمی‌تواند او را واقعا پیدا کند. خانه هاید درست پشت خانه دکتر جکیل خوش‌نام است و قابل حدس است که چه رابطه‌ای میان جکیل خوش‌نام و هاید شریر وجود دارد.
تصویر دوریان گری
اثر اسکار وایلد
داستان اسکار وایلد بیشتر از آن‌که معمایی باشد، تم گوتیک دارد. دوریان گری با دیدن پرتره زیبایش آرزو می‌کند همیشه جوان و شاداب بماند و به این ترتیب، شرارت و تباهی‌های وجود او از آن به بعد فقط روی سیمای پرتره‌اش اثر می‌کنند. دیدن تباهی و شرارت درونی تا کجا ممکن است؟
ویکنت شقه‌شده
اثر ایتالو کالوینو
یکی از سه داستان مجموعه «نیاکان ما» درباره ویکنتی است که در جنگ دو شقه شده است و دو شقه‌اش دارند جدا از هم زندگی می‌کنند. قابل حدس است که شقه‌ای خیر مطلق است و شقه‌ای شر مطلق. اما سوال این است که کدام‌یک از دو شقه برای دیگران خطرناک‌تر است؟
اگر به فهرست‌های این‌شکلی از کتاب‌ها علاقه دارید، پیشنهاد می‌کنیم این دو مطلب را هم ببینید:
نویسنده: ابراهیم قربان‌پور
هفته‌نامه چلچراغ، شماره ۸۹۵
